جدول جو
جدول جو

معنی قلعه هواره - جستجوی لغت در جدول جو

قلعه هواره
(قَ عَ تُلْ بَ)
قلعۀ تاشقداله قلعه ای است بر کوهی که معدن آهن و جیوه است در افریقا. (نخبه الدهر دمشقی ص 236)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ عَ خوا / خا جِ)
دهی است از دهستان کرجی بخش واران شهرستان فریدن، واقع در 41هزارگزی شمال باختر داران و 12هزارگزی باختر راه ازنا به اصفهان. موقع جغرافیایی آن کوهستانی وهوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 313 تن، آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات، حبوب، و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم و قالی بافی است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
این قلعه در بالای کوهی است عظیم در چهار فرسنگی فیروزآباد منسوب به مسعودیان که طایفه ای بودند در زمان فضلویان. (جغرافیای غرب ایران ص 130). این قلعه آبی سرد دارد و در آن غله بسیار توان نهاد و به جنگ نتوان ستد. (نزهه القلوب ص 134)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ سَ)
این قلعه بین فیروزآباد و خواجه واقع و آبش از چشمه است. (جغرافیای غرب ایران ص 130)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ خَ قُ)
قلعه و حصاری است در خوار نه سخت و هوایی معتدل دارد. (فارسنامۀ ابن البلخی چ کمبریج ص 157 و 123) (نزهه القلوب ص 133)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ سِ گُمْ بَ)
دهی است از دهستان بریاجی بخش سردشت شهرستان مهاباد، واقع در 7500گزی جنوب باختری سردشت و 7هزارگزی جنوب راه ارابه رو بیوران به سردشت. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و جنگلی و معتدل سالم است و سکنۀ آن 108 تن است. آب آن از رود خانه سردشت و محصول آن غلات، توتون، مازوج، کتیرا و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
قلعه ای است نزدیکی اومه از بلاد سودان. (ریحانه الادب ج 3 ص 256)
لغت نامه دهخدا